شوخی با آمریکا در شهر آفتاب درخشید
کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» اثر محمد صادق کوشکی کتابی طنز است که با این زبان به تاریخ جنایتهای ضد بشری ایالات متحده آمریکا اشاره کرده و خواننده در یک موقعیت کمیک با حوادث تاریخی کدخدای خودخوانده جهان روبرو میشود.
کاریکاتورهای مازیار بیژنی نیز کمک شایانی در به هدف نزدیک شدن این کتاب کرده و خواننده با کاریکاتورها ارتباط خوبی برقرار میکند.
این کتاب در هفتمین پویش مطالعاتی «روشنا» به خوانندگان معرفی شده است. این در حالی است که این پویش در تجربههای پیشین خود بسیار موفق بوده و توانسته توجه مخابان را به خود جلب کند. «نامیرا»، «سقای آب و ادب»، «رحمت واسعه»، «ملاقات در شب آفتابی» و ، «شهر ضربالمثلها» برخی از آثاری است که در ادوار مختلف این پویش به خوانندگان معرفی شده و توانسته به تیراژهای قابل توجهی نیز دست پیدا کند.
«تاریخ مستطاب آمریکا در حالی منتشر و رونمایی شده که عدهای میخواهند چهره آمریکا را بزک کنند ولی این کتاب چهره واقعی و کریه و بدون بزک آمریکا را نمایان کرده تا دیگر کسی جرأت نکند به روی آمریکا لبخند بزند.» اینها سخنان محمدصادق کوشکی است که در آیین رونمایی «تاریخ مستطاب آمریکا» عنوان کرده است.
ناشر این کتاب به ماجرای انتشار این کتاب اشاره کرده و گفته: مهرماه سال ۹۲، بعد از سفر آقای روحانی به نیویورک و ماجرای صحبت تلفنی و … ما خیلی دغدغه پیدا کردیم که چرا یک جریان سیاسی و رسانهای به راحتی میتواند چهره آمریکا را بزک کند و این قدر حافظه تاریخی و سیاسی جامعه کم است که این رویکرد جدید به شیطان بزرگ چندان نامأنوس نمینماید؟ تصمیم گرفتیم یک اثر طنز در مورد جنایات آمریکا تولید کنیم.
در ابتدای این کتاب مقدمهای با عنوان «یک مقدمه کاملا جدی!» آمده است: «تاریخ ایالات متحده آمریکا خیلی جدی است! آن قدر جدی که حتی بخشها و قسمتهای شوخی آن هم جدی است! (تعجب نکنید! آنهایی که تاریخ را میشناسند. میدانند قسمتهایی از تاریخ هر جایی شوخی است! یعنی همه جای یک تاریخ نمیتواند جدی باشد! مثلا ساختن مناره با کله مردم کرمان توسط آقامحمدخان قاجار به نظر شما شوخی نیست؟) و طبیعی است شوخی کردن با این تاریخ بسیار جدی، کار سادهای نیست! چون آمریکاییها بر خلاف ظاهرشان بیش از حد مجاز جدیاند!
واقعا چه جوری باید با تاریخ ملتی که اسطورهاش «کابوی»، نماد هویتیاش «غرب وحشی» پیروزی شاخصش «انفجار بمبهای اتمی در ژاپن»، غذای ملیاش «همبرگر»، عامل برتریاش «هزاران موشک و بمب هستهای» و هنرمند اخراجیاش «چارلی چاپلین» است، شوخی کرد؟ (لابد میدانید چاپلین سالهای سال در تبعید زندگی کرد، چون مقامات آمریکا او را اخراج کرده بودند! او پس از جنگ جهانی دوم تا لحظه مرگش امکان زندگی در آمریکا را نیافت، چون بعضی فیلمهایش به مذاق سیاستمداران آمریکایی خوش نیامده بود!)
قسمتی از این کتاب درباره خود آمریکاییها و تاریخشان است! قسمتی دیگر در خصوص آمریکا و «ماست» و بخشی هم به آمریکا و دیگران (غیر از ما!) اختصاص یافته!
هدف این کتاب، آموزش تاریخ نیست بلکه روایت آن است! به همین دلیل هر چه در این کتاب میخوانید «مستند» است! یعنی منابع و استادش موجود است و هیچ مطلبی بدون سند نیامده! اما راست و دروغش گردن ما نیست! گردن نویسندگان محترم مطالبی است که نشانی آنها در انتهای هر مطلب آمده! آنهایی که حال و حوصله تحقیق دارند به منابع مراجعه کنند و آنهایی که بی حال و حوصلهاند به ما اعتماد کنند!»
در سیاُمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سراغ این کتاب رفتیم تا از میزان استقبال مخاطبان از آن با خبر شویم با توجه به اینکه این کتاب در هفتمین پویش کتابخوانی «روشنا» نیز به خوانندگان ارائه شده بود.
بر اساس اطلاعات کسب شده توسط خبرنگار فارس این کتاب با وجود اینکه تبلیغات کافی برایش صورت نگرفته و در ایام انتخابات قرار داریم و این مسئله نیز روی تمام مسائل از جمله فرهنگ سایه انداخته با این حال این کتاب با استقبال خوبی مواجه شده و توانسته در صف کتابهای پرفروش قرار بگیرد و در «شهر آفتاب» بدرخشد.
یکی از نکاتی که در مورد این کتاب مورد اشاره قرار میگیرد این است که متن به هیچ وجه از آمریکا متنفر نیست، در حالی که خواننده واقعا از آمریکا متنفر میشود و این یکی از نقاط قوت این اثر است که به خاطر همراهی طنز و کاریکاتورها است.
علاقهمندان به تهیه این کتاب میتوانند آن را از فروشگاه اینترنتی «روزاهنگ» خریداری کنند.